ای دل تو مرا به باد دادی


ای دل تو مرا به باد دادی

از بس که نمودی اوستادی
از بس که نمودی اوستادی
از دست تو در بلا فتادم
از دست تو در بلا فتادم
آخر تو کجا به من فتادی
آخر تو کجا به من فتادی
چند از تو مرا نکوهش آخر
چند از تو مرا نکوهش آخر
کم داغ به داغ برنهادی
کم داغ به داغ برنهادی
آزرم ز پیش برگرفتی
آزرم ز پیش برگرفتی
خونابه ز چشم من گشادی
خونابه ز چشم من گشادی
خود را و مرا به غم فکندی
خود را و مرا به غم فکندی
نادیده هنوز هیچ شادی
نادیده هنوز هیچ شادی
غمخوار شدست جانم ای دل
غمخوار شدست جانم ای دل
از خوردن غم تو شادبادی
از خوردن غم تو شادبادی